یکی از مراسم عید نوروز چهارشنبه سوری است که در اصطلاح محلی “کوله چهارشنبه” گفته می شود و آخرین چهارشنبه سال است. و چهارشنبه قبل از آن نیز به قودوخ چهارشنبه معروف بود.

مراسم قودوخ چهارشنبه عبارت اند از:

الف: کوتاه کردن موی دم و یال گردن چهار پایان بصورت پله پله که که بدینوسیله احساسات خود را بمناسبت فرار رسیدن بهار به چهار پایان اعلام می داشتند. و تغییراتی در وضعیت ظاهری آنها می دادند و بعد از آرایش به آنها اصطلاحا (یال قویروخ) می گفتند.

ب: قرار دادن سنگ بر شاخ درختان میوه بود که معتقد بودند بدینوسیله درختان سریعتر باردار خواند شد و می گفتند با توجه به اینکه وقتی جانداران باردار می شوند وزنشان سنگین می شود پس سنگین شدن شاخه درختان نیز موردی است برای باردار شدن.

مراسم کوله چهارشنبه(چهارشنبه سوری) عبارت بود از روشن کردن آتش بر روی پشت بامها در شروع شب و انداختن نارنجک(در اصطلاح محلی به نوعی ترقه گفته می شود) و به هوا فرستادن فشنگ و پریدن از روی آتش برای این منظور هر خانواده مقداری ورک(خاروگون) که اطراف ابهر بعمل می آمد و سوخت اصلی نانوائیها و حمام ها بود خریداری و در پشت بام خانه هم زمان آتش می زدند و بعد برنامه های بعدی اجرا می شد و بعضا اشعار هم می خواندند به این شرح:

چیخاخ دامه آتاخ نارنجک فشنگی/قوواخ گستون هامی درد و بلانی

چهارشنبه که اولموش جاودانه/امیر مختاردن قالموش نشانه

در همان شب پس از پایان مراسم مقداری گندم یا برنج خام را در ناودانها پشت بامها ریخته و اعتقاد داشتند چهار شنبه خاتون آنها را جمع آوری و یکسال آذوقه خود را از این طریق بدست خواهد آورد.

شال سالاما(آویزان کردن شال)       

یکی دیگر از برنامه های شب چهار شنبه سوری مراسم شال سالاما بود که توسط جوانان انجام می گرفت و برای این منظور شال را از سوراخ اطاق که در اصطلاح محلی “پاجا” گفته می شد و یا از کنار پنجره آویزان می کردند و صاحب خانه نیز هدیه ای به شال می بست و با حرکت دادن آن صاحب شال آن را بالا می کشید.

شهریار در این مورد می گوید:

آی نه گوزل قایدادی شال سالاماق/شال اوجونا بایراملوقو باغلاماق

هدایائی که به شال بسته می شد عبارت بود از جوراب، تخم مرغ رنگ کرده، دستمال، پیراهن، پول نقد، گاهی نیز برای شوخی و مزاح بچه ای را می بستند که پس از رویت وقتی صاحب شال متوجه می شد آن را آرام به پائین می فرستاد.

گاهی نیز شال را گرفته می کشیدند. که اگر صاحب شال ناشی بود، از دستش می افتاد. بعد باید التماس و خواهش می کرد تا دوباره پس می گرفت. و این نوع شوخیها زیاد بود.

 آتش در زبان زرتشت پیغمبر مقدس بوده و احترام داشته و برای همین منظور آتشکده هائی ساخته بودند که آتش را همیشه روشن نگه می داشتند. و مراسم چهارشنبه سوری نیز احتمالا برای این بوده که اهمیت آتش را برساند.

بعضی نیز عقیده دارند مختار علیه الرحمه به یاران خود اعلام نمود که با روشن کردن آتش در پشت بامها به همه خبر دهند که او بر علیه یزیدیان خروج خواهد کرد تا همه مطلع شوند بدون اینکه دشمن اطلاعی از موضوع داشته باشد. و از آن روز چهارشنبه سوری هست و قابل احترام در نزد اقوام ایرانی.

منبع: فرهنگ عامیانه مردم ابهر

نوشته: استاد محمد آقامحمدی